زمان تقریبی مطالعه: 4 دقیقه
 

انفاق به متکدیان (قرآن)





انفاق به متکدیان، از مسائلی است که در آیات قرآن به آن پرداخته شده است و انفاق به متکدیان نیازمند امری لازم شمرده شده است.


۱ - حکم انفاق به متکدیان



انفاق به متکدیان نیازمند، لازم و ضروری می‌باشد:
«لیس البر ان تولوا وجوهکم قبل المشرق والمغرب ولـکن البر من ءامن بالله والیوم الاخر والملـئکة والکتـب والنبیین وءاتی المال علی حبه ذوی القربی والیتـمی‌ والمسـکین وابن السبیل والسائلین وفی الرقاب واقام الصلوة وءاتی الزکوة والموفون بعهدهم اذا عـهدوا والصـبرین فی الباساء والضراء وحین الباس اولـئک الذین صدقوا واولـئک هم المتقون؛ نیکی، (تنها) این نیست که (به هنگام نماز،) روی خود را به سوی مشرق و (یا) مغرب کنید؛ (و تمام گفتگوی شما، در باره قبله و تغییر آن باشد؛ و همه وقت خود را مصروف آن سازید؛) بلکه نیکی (و نیکوکار) کسی است که به خدا، و روز رستاخیز، و فرشتگان، و کتاب (آسمانی)، و پیامبران، ایمان آورده؛ و مال (خود) را، با همه علاقه‌ای که به آن دارد، به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه و سائلان و بردگان، انفاق می‌کند؛ نماز را برپا می‌دارد و زکات را می‌پردازد؛ و (همچنین) کسانی که به عهد خود- به هنگامی که عهد بستند- وفا می‌کنند؛ و در برابر محرومیتها و بیماریها و در میدان جنگ، استقامت به خرج می‌دهند؛ اینها کسانی هستند که راست می‌گویند؛ و (گفتارشان با اعتقادشان هماهنگ است؛) و اینها هستند پرهیزکاران!».
«للفقراء الذین احصروا فی سبیل الله لایستطیعون ضربـا فی الارض یحسبهم الجاهل اغنیاء من التعفف تعرفهم بسیمـهم لایسـلون الناس الحافـا وما تنفقوا من خیر فان الله به علیم؛ (انفاق شما، مخصوصا باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته‌اند؛ (و توجه به آیین خدا، آنها را از وطن‌های خویش آواره ساخته؛ و شرکت در میدان جهاد، به آنها اجازه نمی‌دهد تا برای تامین هزینه زندگی، دست به کسب و تجارتی بزنند؛) نمی‌توانند مسافرتی کنند (و سرمایه‌ای به دست آورند؛) و از شدت خویشتن داری، افراد ناآگاه آنها را بی نیاز می‌پندارند؛ اما آنها را از چهره هایشان می‌شناسی؛ و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمی‌خواهند. (این است مشخصات آنها!) و هر چیز خوبی در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است».
«واما السائل فلا تنهر؛ و سؤال کننده را از خود مران».

۱.۱ - منظور از سائل


در اینکه منظور از" سائل" در اینجا چه کسی است؟ چند تفسیر وجود دارد: نخست اینکه منظور کسانی است که سؤالاتی در مسائل علمی و اعتقادی و دینی دارند، به قرینه اینکه این دستور تفریعی است بر آنچه در آیات قبل آمده" و وجدک ضالا فهدی "" خداوند تو را گمشده یافت و هدایت کرد" پس به شکرانه این هدایت الهی تو نیز در هدایت نیازمندان کوشا باش، و هیچ تقاضا کننده هدایتی را از خود مران.
دیگر اینکه منظور کسانی است که دارای فقر مادی هستند، و به سراغ تو می‌آیند، باید آنچه در توان داری به کار گیری، و آنها را مایوس نکنی، و از خود نرانی.
سوم اینکه هم ناظر به فقر علمی است و هم فقر مادی، دستور می‌دهد که به تقاضای سائلان در هر قسمت پاسخ مثبت ده، این معنی هم تناسب با هدایت الهی نسبت به پیامبر صدارد و هم سرپرستی از او در زمانی که یتیم بود.

۱.۲ - وجوب انفاق


سؤال کننده و گدا را محروم نکن و هر وقت آمد نزد تو او را با دست خالی بر مگردان زیرا که تو هم فقیر بودی پس با اینکه او را اطعام کن و یا او را با دل خوش و ملاطفت روانه کن و در حدیث از انس بن مالک رسیده که گفت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم فرمود هر گاه سائلی نزد تو آمد که بر اسب سوار بود و دستش دراز، پس برای او حقی لازم است گرچه به یک نصفه خرما باشد.

۲ - پانویس


 
۱. بقره/سوره۲، آیه۱۷۷.    
۲. بقره/سوره۲، آیه۲۷۳.    
۳. ضحی/سوره۹۳، آیه۱۰.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۷، ص۱۰۷.    
۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۸۵.    


۳ - منبع


فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «انفاق به متکدیان».    



رده‌های این صفحه : تکدی گری | موضوعات قرآنی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.